نظر آقای پوریا ناظمی، روزنامه نگار عملی (منبع): این مطلب را درباره شایعه تاریکی ۳ روزه جهان به سفارش روزنامه جام جم نوشته بودم که روز پنج شنبه ۲۵ آبان در این روزنامه چاپ شد. شبهعلم برای آنکه راه خود را به میان مردم باز کند تکنیکها و روشهای مختلفی دارد. یکی از روشها این است که تفسیر غلطی از دادههای علمی ارائه میدهد. برای مثال برخی از طالعبینان ستارهای به شما میگویند علت تاثیر ستارهها بر سرنوشت شما تاثیر نیروی گرانش آنها بر شماست و جزر و مد دریاها در اثر نیروی کشندی ماه را هم شاهدی بر صحت ادعای خود میآورند. اما آنها آگاهانه یا از روی جهالت فراموش میکنند نیروی گرانش چگونه عمل میکند و چگونه تاثیر آن با عکس مجذور فاصله رابطه دارد و آنچه درباره ماه صادق است درباره سیارهها و ستارههای دور دست عمل نمیکند. گاهی آنها بخشی از یک واقعیت علمی را انتخاب و بخشهایی را به دلخواه حذف میکنند تا تئوری خود را موجه جلوه دهند. مثلا در نمونه ظهور مریخ در ابعاد ماه کامل در شهریور ماه آنها بخش عمدهای از داستان خود را از خبری مربوط به چند سال پیش برداشتهاند که در آن اعلام شده بود در آن سال بخصوص مریخ به نزدیکترین فاصله خود با زمین میرسد (این فاصله چند کیلومتری نزدیک تر از فاصله مریخ نسبت به رکوردهای قبلی خود بوده است). در خبرهای آن سال اعلام شده بود که اگر با تلسکوپی با بزرگنمایی مشخصی به مریخ نگاه کنید درون تلسکوپ، مریخ را به ابعاد ماه کامل خواهید دید. اما شایعهپردازان این بخش و همچنین بخشی را که مربوط به زمان این رویداد بود، حذف کردند و هر سال نامههایی مبنی بر اینکه این اتفاق میافتد و مریخ ناگهان به اندازه ماه کامل در آسمان شب دیده میشود را منتشر میکنند. گاهی قطعاتی با تفسیرهای اشتباه و آمیخته به برخی از اطلاعات غلط در کنار هم قرار میگیرند تا داستانی جعلی را منطقی جلوه دهند. مثلا در داستانهای مربوط به پایان دنیا در شب یلدای امسال، تفسیر غیردقیقی از یک تقویم باستانی، تعدادی اطلاعات بیربط نظیر اینکه در شب یلدا و انقلاب زمستانی خورشید، زمین ومرکز کهکشان در یک راستا قرار میگیرند (این اتفاق هر سال هنگام انقلاب زمستانی تکرار میشود) و اینکه سیارات همگی در یک خط قرار میگیرند (این اتفاق امسال نمیافتد و اگر زمانی هم رخ دهد هیچ تاثیر گرانشی بر زمین ندارد) را کنار هم قرار میدهند تا ادعای خود را توجیه کنند. گاهی نیز کار به نظریههای توطئه میکشد. در خصوص بشقابهای پرنده، عمده مدارک مدعیان به واسطه اطلاعات طبقهبندی شدهای است که گویا در اختیار آنها قرار دارد و از پنهانکاری دولتها در مخفی نگهداشتن این موضوع صحبت میکنند. شایعهپراکنان باهوش! همیشه مقابله و مواجهه با این شایعات کار آسانی نیست. گاهی میتوان مدارک و ادعاهای آنها را نقد کرد. مثلا زمانی که گفته میشود همه سیارات در روز خاصی در یک راستا قرار میگیرند، میتوان نقشه مدار سیارات و وضعیت آنها را به مردم نشان داد و توضیح داد که این اتفاق نمیافتد و اگر هم بیفتد برآیند نیروی گرانشی وارد بر زمین چقدر میشود و این تاثیر چقدر اندک و قابل صرف نظر در مقابل مثلا گرانش فقط ماه که در نزدیک ما قرار دارد، است. یا مثلا اگر به شما بگویند تغییر قطبین مغناطیسی عامل تغییرات بزرگ و نابودی زمین است میتوان به آنها شواهد مربوط به تغییر قطبین مغناطیسی زمین در طول تاریخ را نشان داد و اشاره کرد این پدیده تازه و عجیبی نیست و زمین بارها آن را تجربه کرده است و تاثیرات آن مشخص و قابل بررسی است و ارتباطی با ادعای مطرح شده ندارد. گاهی اوقات شایعهپردازان برای نفوذ در اذهان مردم، از توصیه و ضربالمثلی قدیمی پیروی میکنند که اگر میخواهید دروغی بگویید که همه باور کنند، باید دروغتان تا حد امکان بزرگ باشد. در این مورد خاص بحث کردن و صحبت کردن درباره این ادعا دشوارتر است چون اصولا حرف معنی داری ارائه نشده است. نمونه اخیری که مردم با آن مواجهند از این دسته است. سه شبانهروز تاریکی اگر کاربر شبکههای اجتماعی بوده یا وبلاگهای مختلف داخلی و خارجی را دیده باشید یا مخاطب ایمیلهای عمومی باشید، حتما با این خبر مواجه شدهاید که قرار است زمین به مدت سه روز در خاموشی فرو برود. روایتهای مختلفی از این داستان منتشر شده است. یکی از عمومیترین این موارد را در ادامه میبینید: «دانشمندان ناسا، خاموشی در کل کره زمین به مدت سه روز از تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۱۲ را پیشبینی کردهاند. این پایان جهان نیست، این همترازی جهان، جایی که خورشید و زمین برای اولین بار همتراز میشوند. زمین از وضعیت کنونی که بعد سوم است به بعد صفر تغییر کرده و سپس به بعد چهارم تغییر میکند. در این گذار جهان با تغییر بزرگی روبهرو میشود و ما یک جهان جدیدی را خواهیم دید. پیشبینی شده است این سه روز تاریکی در روزهای ۲۳، ۲۴، ۲۵ دسامبر ۲۰۱۲ (سوم تا پنجم دی ۹۱) اتفاق میافتد، حفظ آرامش، کنار یکدیگر بودن، مناجات و خواب در این سه روز بهترین کار است و آنهایی که بعد از این واقعه زنده میماند با یک جهان نوین روبهرو خواهند شد. خطری که شما را تهدید میکند این است که در اثر هراس از این رویداد دچار حادثه شده و از بین بروید. مقامات نمیخواهند به دلیل توسعه وحشت عمومی این موضوع را عمومی کنند.» برخلاف نمونههایی که قبلا اشاره شد، این داستان تنها بر مبنای دروغهای شاخدار و حرفهای بیمعنی بنا شده است. به طور خلاصه در این متن این ادعاها مطرح میشود: ۱ـ ناسا و دانشمندان آن این موضوع را پیشبینی کرده است ۲ـ خورشید و زمین برای اولین بار همتراز میشوند ۳ـ زمین از بعد سه روز به بعد صفر و بعد به بعد چهار میرود ۴ـ در نتیجه زمین (یا جهان؟) سه روز خاموش میشوند در این خصوص مساله تنها اشتباه بودن دادهها نیست، بلکه اساسا گزارههای موجود هیچ معنی ندارد. ناسا چه میگوید؟ در مورد بند یک کافی است نگاهی به وبسایت ناسا بیندازید. هر بار که چنین شایعاتی مطرح میشود پای ناسا هم به میان باز میشود که دلیل عمده آن هم این است که ناسا برای بسیاری از مردم به عنوان عالیترین مرکز پژوهشی و علمی جهان شناخته میشود (که البته این طور نیست) طراحان به نظر هیچ وقت نام مراکز علمی و پژوهشی دیگر را نشنیدهاند و همه چیز را به ناسا ارتباط میدهند. طبیعی است تنها چیزی که در مجموعه ناسا در این باره پیدا خواهید کرد خبر و توضیحی است که بیان میکند این مساله هیچ سندیتی ندارد و چنین حرفی بیمعنی است (http://www.nasa.gov/topics/earth/features/2012.html ). در بخش ۲و ۳، گزارههایی که دلایل این رویداد را مطرح میکنند در واقع گزارههایی بیمعنی هستند. نه به این معنی که در آنها اشکالی وجود دارد بلکه به این معنی که اساسا این جملات هیچ معنی مشخصی ندارند. وقتی گفته میشود زمین و خورشید همتراز میشوند با چه چیزی همتراز میشوند؟ از هندسه مقدماتی به یاد داریم که همیشه میان دو نقطه میتوان یک خط مستقیم رسم کرد. در این مورد بین خورشید و زمین نیز همواره میتوان خط مستقیمی را رسم کرد اما وقتی صحبت همترازی است، ابتدا باید ببینیم این تراز در مقایسه با کدام جسم سومی مطرح میشود؟ هیچ. اگر به موضوعات مشابه برگردیم مشابه این ادعا را در دو مورد درباره ادعاهای سال ۲۰۱۲ میبینیم که در آنها اشاره شده است که زمین و خورشید و دیگر سیارات منظومه شمسی همگی در یک راستا قرار میگیرند و ادعای دیگر اینکه خورشید و زمین و مرکز کهکشان در یک راستا قرار میگیرند. اگر چه در ادعاهای مربوط به این داستان به هیچ یک از این دو اشارهای نشده است اما حتی با فرض قبول آن باید گفت اول اینکه در سال جاری چنین همخطی عمومی بین سیارهها رخ نخواهد داد و دوم اینکه رخ دادن چنین همخطی هیچ تاثیری بر زمین نخواهد داشت (میتوانید با کمک فرمولهای عمومی مربوط به گرانش، تفاوت نیروی گرانشی که به سیاره ما وارد میشود را در این شرایط با هر شرایط دلخواه دیگر مقایسه کنید). سوم اینکه هر سال و هنگام انقلاب زمستانی در نیمکره شمالی، زمین و خورشید و مرکز کهکشان تقریبا در یک راستا قرار میگیرند (مرکز کهکشان جایی در منطقه صورت فلکی قوس و در فاصله حدود ۲۸ هزار سال نوری از ما قرار دارد) و هر سال خورشید در مسیر حرکت ظاهری خود به دور زمین روی دایره البروج در اول دی ماه تقریبا در جایی قرار میگیرد که زمین ـ خورشید و این ناحیه تقریبا (این تقریب خیلی سهل انگارانه ای است چون در همین هنگام هم ۶ درجه ای واقعا با این نقطه فاصله دارند) در یک راستا هستند (و البته ۶ ماه بعد بار دیگر این همخطی به شکل معکوس قرار میگیرد و خورشید ـ زمین و این منطقه در یک راستا قرار دارند و این هنگامی است که شما در آسمان شب میتوانید به رصد این بخش از آسمان بپردازید). گزاره بعدی حتی از این هم بی معنی تر است. اینکه ما در بعد سوم قرار داریم و به بعد صفر و بعد چهار نقل مکان میکنیم مطلقا عباراتی بی معنی هستند. جهان ما ساختاری چهاربعدی دارد. سهبعد آن ماهیت فضایی و یک بعد آن از زمان تشکیل شده است. از زمان اینشتین میدانیم فضا و زمان ماهیتهای جداگانههای ندارند و در یک ساختار پیوسته به نام فضا ـ زمان قرار میگیرند. همه آنچه از جهان میشناسیم در این قالب چهاربعدی است. البته برخی از نظریات صحبت از ابعاد بالاتری در ابتدای عالم میکنند اما اولا تاکنون سرنخی از آنها به دست نیامده و ثانیا حتی در صورت وجود آنها با ساختاری با ابعاد بالاتر مواجه میشویم. انتقال از یک بعد به بعد دیگر معنی ندارد. برای اینکه این مساله روشن شود مثالی ساده را در نظر بگیرید. از ریاضیات مقدماتی نمودارهای دو بعدی یا دکارتی را به یاد دارید که با دو خط عمود بر هم مشخص میشد. هر نقطه در این صفحه با دو عدد که نشاندهنده مختصات طول و عرض آن بود نشان داده میشد. فرقی نمیکند که شما روی محور طول یا عرض باشید؛ در هر حال شما روی صفحه هستید و فقط مولفههای این مختصات تغییر میکند. در عالم ما نیز همه چیز مختصاتی چهار مولفهای دارد که سه تای آن ماهیت فضایی و یکی از آنها ماهیت زمانی دارد. برای اینکه پوچ بودن این گزاره را بهتر ببینید، به یاد بیاورید که وقتی صحبت از اشکالی با ابعاد پایینتر میکنیم برای مثال یک نقطه را موجودی با بعد صفر، خط را ساختاری یک بعدی، صفحه را دو بعدی و فضا را سهبعدی میدانیم. حتی تصور اینکه افرادی که این مطلب را نوشتهاند چه فکری میکردهاند غیرممکن است. اینکه ما در بعد سه زندگی میکنیم یعنی چه؟ ما در فضا ـ زمانی چهاربعدی زندگی میکنیم و به این ترتیب هر آنچه ادعا میشود تعدادی کلمه بیمعنی است که کنار هم قرار گرفته است. طبیعتا وقتی مقدمه بحثی غلط و بیمعنی باشد هر نتیجهای را میتوانید از آن بگیرید و از جمله اینکه بر این اساس زمین خاموش میشود (البته معلوم نیست برق قطع میشود، ستارهها و خورشید خاموش میشوند یا…). هیجان علم حقیقی به این ترتیب شایعات راه خود را باز میکنند و هر بار خرد جمعی ما انسانها را به چالش میکشند. شاید هیچگاه نتوان جلوی انتشار این شایعهها و ساخته شدن آنها را گرفت. برخی از روی ناآگاهی و برخی با هدفهای دیگر این کار را در آینده هم ادامه خواهند داد اما میتوان با افزایش آگاهیهای عمومی از تاثیرات مخرب آن جلوگیری کرد. البته که چنین رویدادهایی ظاهری هیجانانگیز دارند اما با افزایش آگاهی است که میتوان منابعی هیجانانگیزتر و البته علمی و منطقی را جانشین این شایعات که واقعا باید آنها را در رده چرندیات طبقهبندی کرد، قرار داد. نگاهی به جهان اطراف بیندازید، اینکه چگونه جریانهای آب و هوایی تبدیل به هیولایی مانند توفانهای مخرب میشوند، اینکه در دل آتشفشان ها، در بستر زمین و در قعر اقیانوسها چه میگذرد، این که در آسمان چگونه موجوداتی هیجانانگیز، زیبا و مرموز زندگی میکنند و اینکه چگونه ما در حالی که اسیر سیاره کوچک و آبی خود هستیم میتوانیم رازهای این معماها را کشف کنیم، همه و همه داستانهای پرکشش و هیجانانگیزی هستند که اگر وارد آن شوید هیجانی به مراتب بیشتر از دست و پنجه نرم کردن با این شایعات بیمعنی را تجربه خواهید کرد. ——————————————— نظر آقای کاظم کوکرم، مدرس نجوم رصدخانه آموزشی زعفرانیه تهران – عضو تحریریه ماهنامه نجوم (منبع): پاسخ این پرسش را یکبار در قالب یادداشتی در ماهنامهی نجوم دادهام. حالا میتوانم همان را در اینجا هم بیاورم: این روزها ایمیلی دست به دست بین کاربران اینترنت در حال چرخیدن است با این مضمون که در شبهای ۲۳ تا ۲۵ دسامبر (۳ تا ۵ دی) به علت همترازی زمین با خورشید قرار است سه روز زمین تاریک شود و این مقدمهای است برای آغاز یک جهان جدید. نشانی صفحهای در وبگاه ناسا هم به عنوان منبع در این خبر ذکر شده که این پدیدهی علمی و عجیب را توضیح میدهد. نویسندهی خبر اشاره کرده است که «این پایان جهان نیست. این همترازی جهان است، جاییکه خورشید و زمین برای نخستین بار هم تراز میشوند. زمین از وضعیت کنونی که بُعد سوم است به بُعد صفر تغییر نموده و سپس به بُعد چهارم تغییر مینماید. در این گذار جهان با تغییر بزرگی روبرو میشود و ما یک جهان جدیدی را خواهیم دید». نویسنده در ادامه تأکید میکند که « حفظ آرامش، در آغوش کشیدن یکدیگر، مناجات و خواب به مدت ۳ روز بهترین راه حل است و آنهایی که بعد از این واقعه زنده میمانند با یک جهان نوین روبرو خواهند شد و متاسفانه افرادی که از این موضوع ترس به دل راه دهند خواهند مرد!». جدا از اینکه در جایگاه شنوندهی خبر چه برداشتی از تغییر بُعد صفر به بُعد سوم و چهارم دارید و مایلید در آن ۳ روز کدامیک از آن کارهای توصیه شده را برای نجات یافتن انجام دهید، اجازه دهید یک بار دلایل علمی احتمال رخداد این پدیده را مرور کنیم: در اصل متن انگلیسی این شایعه گفته شده است که در آن سه روز چون خورشید به نقطهی انقلاب زمستانی میرسد و این نقطه در آسمان در نزدیکی و تقریباً در راستای مرکز کهکشان راه شیری قرار دارد، زمین و خورشید و مرکز کهکشان راه شیری با یکدیگر هم راستا میشوند و برآیند نیروهای گرانشی خورشید و سیاهچالهای که در مرکز کهکشان راه شیری قرار دارد بر زمین نیروی گرانشی زیادی را وارد میکند که این امر موجب وقوع چنین رخدادی میشود. ۱) خورشید در مسیر حرکت ظاهری و سالانهی خود، هر سال در ۳۰ آذر یا اول دی (حوالی شب یلدا) به نقطهی انقلاب زمستانی میرسد و در یک لحظه مرکز خورشید روی این نقطه منطبق میشود. خورشید وقتی به انقلاب زمستانی میرسد حدود ۶/۶ درجه از مرکز راه شیری فاصله دارد و در حقیقت به هیچ وجه زمین و خورشید و مرکز راه شیری در یک راستا نیستند. این اختلاف زاویهای آنقدر زیاد است که تقریباً ۱۳ قرص ماه کامل را میتوان در این فاصله گنجاند. به علاوه این اتفاقی است که هر سال رخ میدهد. ۲) نقطهی انقلاب زمستانی، نقطهای قراردادی است در کرهی فرضی آسمان. رسیدن خورشید به این نقطه هیچ تأثیری بر موقعیت ثوابت و حرکت سیارات ندارد. به عبارت دیگر وقتی خورشید به انقلاب زمستانی میرسد، یعنی فقط نقطهی قطب شمال زمین در دورترین فاصله نسبت به خورشید قرار گرفته است. این اتفاق هر سال رخ میدهد. ۳) زمین بهطور متوسط در فاصلهی ۱۵۰ میلیون کیلومتری از خورشید است و خورشید در فاصلهی ۲۶۵۵۴۱۷۶۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ کیلومتر از سیاهچالهی مرکزی کهکشان راه شیری. در تعیین میزان گرانش که بین دو جرم برقرار میشود، پارامتر فاصله بسیار اثرگذارتر از پارامتر جرم است. فاصلهی زمین در طول سال نسبت به مرکز کهکشان به اندازهی یک در ۹۰۰ میلیون تغییر میکند و این یعنی اصولاً تفاوت معنیداری به لحاظ اندازهی نیروی گرانش وارده بر زمین در طول یک سال وجود ندارد، چون تغییرات فاصله بسیار ناچیز است. چه برسد به میزان تفاوت نیروی گرانشی که قرار است در آن ۳ روز بر زمین وارد شود، چنانکه گویی این نیرو در روزهای قبل و بعد از آن سه روز بر زمین وارد نخواهد شد! ۴) حتی با قبول کردن فرض مؤثر بودن دور و نزدیک شدن زمین به نقطهی مرکز کهکشان راه شیری، خوب است بدانیم که زمین در موقعیت انقلاب تابستانی به میزان بسیار ناچیزی به مرکز کهکشان نزدیکتر است تا در انقلاب زمستانی. در انقلاب تابستانی زمین تقریباً در میان خط واصل خورشید و نقطهی مرکزی کهکشان راه شیری قرار میگیرد و در این حالت نیز ظاهراً باید فشار گرانشی بسیار زیادی بر زمین وارد شود. ۵) بیشتر توضیحات ارائه شده در بالا در همان نشانی اینترنتی وبگاه ناسا که به عنوان منبع خبر اشاره شده، آمده بود و در حقیقت ناسا در این خبر کوشیده بود که پیرامون این شایعه پاسخی علمی بدهد. نکتهی جالب اینجا است که ظاهراً بیشتر خوانندگان این ایمیل با دیدن نام ناسا در نشانی خبر آنچنان مسحور میشوند که فراموش میکنند نگاهی به اصل خبر انگلیسی بیاندازند و بیدرنگ نامه را برای اطلاع دوستان خود برای اطلاع از این خبر عجیب ارسال میکنند. فراموش نکنیم که فقط حدود پنج ماه میگذرد از شبی که سر به هوا شدیم برای دیدن لوگوی پپسی بر رخ ماه! ——————————————— با این ۱۰ پرسش ادعاهای دروغین علمی را تشخیص دهید. از: نیما دادگستر (منبع): مطالب شبه علمی، یعنی مجموعه فرضیهها، ادعاها و روشهایی که به غلط علمی قلمداد میشوند، معمولاً تبدیل به پایه و بنیاد برخی عادتهای ما (اغلب درمانی یا مربوط به سبک زندگی) میگردند حال آنکه اسناد علمی واقعی برای آنها وجود ندارد. این مطالب علمی دروغین گاهی چنان با دقت بزک میشوند که فکر میکنیم عین واقعیت هستند. حتماً ایمیلهای حاوی تبلیغات مربوط به محصولات، داروها یا روشهای معجزه گر، درب خانه اینترنتی شما را هم کوفتهاند، ولی معجزات مورد ادعای اکثر آنها اساساً شدنی نیست. دروغگوهای علمی اغلب به راحتی قابل تشخیص هستند، هم به واسطه تاکید زیاد بر روی اثبات ادعاهای شان به روشهای غیر استدلالی، هم با طرح ادعاهای غیر ممکن به لحاظ فیزیکی، و هم با نوشتن جملات بیش از حد هیجانی. آنچه دروغگوهای علمی میگویند لایهای از حقیقت را نیز همراه دارد و اتفاقاً همین است که ادعاهای بی معنی آنها را برای خیلیها قابل پذیرش میکند. آنچه مخاطبین مطالب علمی نیاز دارند یک راهنمای مناسب است برای اینکه موقع مطالعه یک کتاب، یا آشنایی با یک محصول یا روش درمانی، به آن استناد کنند. در ادامه مطلب ۱۰ سوال را آوردهایم که باید موقع روبرو شدن با مطالب مشکوک، ابتدا آنها را از خود پرسیده و به هر یک پاسخ دهید. در ادامه مطلب با نارنجی همراه باشید. ۱- منبع چیست؟ آیا فرد یا نهادی که ادعا را مطرح کرده، متخصص و دارای صلاحیت تأیید شده در آن زمینه خاص است؟ آیا گوینده با طرح کردن ادعا از زبان کس دیگری سعی در جلب اعتبار برای آن ادعا دارد؟ آیا ادعا، بخشی از یک فعالیت تبلیغاتی است؟ آیا آنها برای وجهه دادن به مدعای خود از یک تبلیغ اینترنتی، مجلهای یا روزنامهای استفاده میکنند تا رنگ و لعاب علمی یا خبری به آن ببخشند؟ در این مورد آخر، خیلی خوب میدانید که چطور تبلیغات بزرگ و پر زرق و برق میتوانند شما را به علمی بودن یک مطلب دروغین مجاب کنند. ۲- هدف اصلی چیست؟ شما باید هدف و کارکرد اصلی یک مطلب را بدانید تا بتوانید اطلاعات ذکر شده در آن را به درستی لحاظ کنید. اگر یک مجله علمی میخوانید، به منابع نگاه کنید تا رد پای حامیان مالی احتمالی را بیابید. اگر دارید یک مطلب غیر علمی میخوانید، همیشه درجه شکاکیت خود را روی ۱۰۰٪ تنظیم کنید. فرد یا گروهی که ادعا را مطرح کرده، میخواهد که شما از آن چه برداشتی کنید؟ آیا میخواهند به شما القا کنند که مشکلی دارید که تا قبل از این حتی فکر نمیکردید وجود خارجی داشته باشد… و بعد درمانش را به شما بفروشند؟ (افزایش قد با پوشیدن دمپایی ویژه برای افراد کوتاه قامت!؟ معجون نشاط بخش برای افراد افسرده!؟ و …) ۳- لحن به کار رفته در متن از چه نوعی است؟ آیا در متن «کلمات احساسی و هیجانی»، «علامت تعجب»، «اصطلاحات تخصصی» یا «مطالب نامفهوم و دست و پا شکسته» به وفور به کار رفته ولی از نظر منطق علمی یا پزشکی کاملاً بی معنا هستند؟ اگر مطمئن نیستید، واژههای پیچیده را در گوگل جستجو کنید یا از یک متخصص سوال کنید تا متوجه معنای آنها شوید. خلاصه که حسابی مراقب باشید تا کسی با «جو زدگی علمی» شما را دنبالهرُوی خودش نکند. آلبرت اینشتین یک بار گفت: «اگر نمیتوانید چیزی را به سادگی توضیح دهید، آن را خوب نفهمیدهاید.» اگر دستفروشهای اینترنتی با کلمات و اصطلاحات علمی گیج کننده در صدد متقاعد کردن شما به پذیرش ادعاهای خود هستند، فرقی نخواهد کرد که راست میگویند یا دروغ، چون به هر حال شما متوجه منظورشان نمیشوید. به تبلیغات کمپانیهای بزرگ و معتبر نگاه کنید؛ حتی سعی میکنند پیچیدهترین مسائل فنی مربوط به محصولات را با زبان ساده و همه فهم مطرح کنند. ۴- آیا متن شامل شهادت افراد هم هست؟ اگر تمام چیزی که به عنوان پشتیبان ادعاها جلوی شما گذاشته شده، تصدیق نامه هایی بدون مدارک معتبر برای تأیید آن ادعا است، یا مدرکی دال بر سودمندی و تأثیر گذاری محصول در زمینه مورد ادعا وجود ندارد، شما باید حسابی مشکوک شوید. هر کسی -هر کسی- میتواند یک گواهی تصدیق بنویسد و در یک وب سایت قرار دهد. باور کنید افراد زیادی با این توهم به سر میبرند که میشود یک ساله تخصص هوا-فضا گرفت یا با خواندن فواید داروهای گیاهی، ظرف چند هفته پا جای پای ابو علی سینا گذاشت و مردم را شفای عاجل عنایت کرد. گول این افراد راحت طلب و سود جو را نخورید و به صرف یک شهادت نامه بی پایه و اساس، فکر و عقل خودتان را به مرخصی نفرستید! ۵- آیا ادعای انحصاری بودن در میان است؟ صدها سال است که انسانها مشغول بررسی در زمینههای علمی و دارویی هستند. میلیون محقق هم اکنون این کار را میکنند. معمولاً یافتههای جدید از دل علوم فعلی بیرون میآیند و کشف یا اختراع آنها شامل مشارکت تعداد بسیار -بسیار- زیادی از افراد فعال است. تقریباً به ندرت -نزدیک به صفر- میتوان موردی را یافت که کاملاً جدید باشد و یک پس زمینه تحقیقاتی محکم پشت سرش نباشد که طرز کار آن را توضیح دهد. ضمناً دستاورهای بزرگی که فقط توسط یک نفر کشف شوند هم تقریباً غیر قابل تصور هستند. علم امروزی آنقدر جزئی و ریز نگر شده که نمیشود تصور کرد که یک شبه راهکار علمی جامعی به ذهن کسی برسد. پس مراقب واژههایی مثل «راز» و «انحصاری» باشید. اینها نشان میدهند که احتمالاً آن ادعا هرگز زیر نور بررسی علمی قرار نگرفته. ۶- آیا ذکری از یک توطئه فراگیر و مخفی آمده؟ ادعاهایی نظیر این که «دکترها نمیخواهند شما بفهمید» یا «دولتها این اطلاعات را برای سالها مخفی نگه داشته اند» کاملاً شک بر انگیز هستند. چرا میلیونها دکتر در سطح دنیا باید بخواهند شما را از اطلاعاتی که به بهبود سلامت تان کمک میکنند، بی خبر نگه دارند؟ دکتر که یک موجود سپید پوش گوش به فرمان رئیس اعظم نیست. هر دکتری یک شخصیت و موجودیت منفرد و مستقلی دارد و در کل، خواهان این است که شما بیش از پیش اطلاعات داشته باشید. ۷- آیا برای یک محصول، ادعای فواید متعدد و فراگیر شده؟ آیا به عنوان مثال ادعا شده که یک واکسن صدمات جدی و فراگیر به ارگانهای حیاتی بدن میزند، تا بخواهند شما را از آن بترسانند؟ یا مثلاً درباره دارویی که میخواهند به شما بفروشند، فواید گستردهای برای تمام سیستمهای بدن و بهبود کلی امراض ذکر شده؟ چنین ادعاهایی که درمان سرطان، آلرژیهای مختلف، اوتیسم و … را یک جا به شما وعده میدهند، -صادقانه مینویسم: احمقانه هستند! ۸- آیا هدف مالی یا اعتقاد تعصبی پشت قضیه هست؟ افرادی که کمترین سود را از اظهار نظر درباره مشکلات مربوط به سلامت میبرند محققینی هستند که در آزمایشگاهها روی ریزترین جزئیات مربوط به این مشکلات کار میکنند، یعنی کسانی که بار اصلی کارهای علمی روی شانههای شان است. و اما بیشترین سود را این دسته ها میبرند: ۱- پتنت ترول هایی که یک دارایی قابل ثبت در دست دارند (تعجب نکنید، پتنتها در صنایع دارویی و بهداشتی هم جایگاه ویژهای دارند) این بدان معنا نیست که افرادی که به طور مستقیم از تحقیق و توسعه دارو ها سود میبرند کاملاً قابل اعتمادند یا افراد ذکر شده در بالا همیشه گناهکار. کسی انتظار ندارد آنها مجانی کار کنند. بحث این است که ببینید آیا افراد دست اندر کار -در جاهای مختلف- از ادعای مطرح شده سود میبرند یا نه. مسئله بعدی این است که تعصبها هم به اندازه مسائل مالی میتوانند انگیزه بخش باشند. اگر یک دروغ سنج دارید، روشن اش کنید و بعد به سراغ ادعاهای علمی بروید. ژورنالیستها که همیشه این طوری با مسائل برخورد میکنند. ۹- آیا اثری از فرآیندهای علمی واقعی هست؟ فعالیتهای پژوهشی معمولاً از صافی فرآیندهای متعدد علمی عبور میکنند و بعد به بخش مصرف عام و انبوه وارد میشوند. این گامها برای یک پژوهش درمانی عبارت هستند از: ۱٫ انجام تحقیقات اولیه بر روی سلول ها و سپس حیوانات آیا محصول یا دارو یا روش شفابخشی که شما با آن روبرو شدهاید، به شکل مؤثری مورد بررسی قرار گرفته و نتایج مطالعاتی آن در مجلات علمی منتشر شده؟ یا اینکه فقط بحث جو سازی مطرح است و پای هیچ متخصصی در میان نیست؟ ۱۰- آیا در آن ادعا نظرات تخصصی یافت میشود؟ فرقی نمیکند که چقدر از متخصصین بدتان میآید یا به مؤسسات بزرگ بی اعتماد هستید، حقیقت این است که آن افرادی که دکتر، پروفسور یا هر دو هستند برای اینکه قادر به اظهار نظر در حوزه تخصصی خود باشند ۲۴ سال یا بیشتر به تحصیل پرداختهاند و آموزشهای عمیق روزانه دیدهاند. اگر در زمینه مورد نظر متخصص هستند، بیش از ۵ سال زمان گرفته؛ اگر پژوهشگر هستند، باز هم بیشتر. اینطور نیست که کسی بتواند ادعا کند: تمام آنها نادان یا رشوهخوار یا بیتوجه هستند. در حقیقت، خیلی از آنها درست بر عکس اند. اگر مشغول پژوهش هستند که دیگر قطعاً بیل گیتس یا وارِن بافِت نیستند. ولی این بدان معنا نیست که اظهار نظر آنها در هر زمینهای، قابل اعتماد است. باید دید آیا سخن آنها در زمینهای است که در آن تخصص دارند یا خیر. یک متخصص بیولوژی نمیتواند در مورد مهندسی شیمی نظر بدهد و بالعکس. نظر هر کسی در زمینه تخصصی که کسب کرده میتواند مورد توجه قرار بگیرد. و بهتر است هیچ گاه به نظر یک متخصص اکتفا نشود.
در همین رابطه کاظم کوکرم، ستاره شناس آماتور، مدرس رصدخانه زعفرانیه و همکار ماهنامه نجوم نیز توضیح کاملی در سایت پرسش و پاسخ کانوت منتشر کرده است که مطالعه آن ار نیز به شما توصیه می کنم (در ادامهی مطلب این توضیح آورده شده است).
همه شما که این مطلب را میخوانید حتما چند باری با موضوعات شبه علم مواجه شدهاید. در شهریور ماه مریخ به اندازه ماه کامل در آسمان ظاهر میشود، بشقابهای پرندهای که از سوی تمدنهای دیگر به ما سر میزنند و گاهی تعدادی را میدزدند، یک شرکت نوشابهسازی تبلیغ خود را روی ماه میاندازد، طالعبینان با بررسی وضعیت ستارهها و تاثیر آنها زندگی شما را پیشبینی میکنند، جهان در سال ۲۰۱۲ طبق پیشبینی مایاها و به دلیل وضعیت قرارگرفتن زمین در آسمان و تغییر قطبین مغناطیسیاش به پایان میرسد و دهها مورد دیگر.
۲- بازاریاب هایی که دارو را میفروشند
۳- کسانی که کتاب مینویسند و یا در مصاحبه ها شرکت میکنند
۴- کسانی که به عنوان مشاور کار میکنند و به درمان میپردازند
۲٫ تحقیق کلینیکال بر روی بیماران یا داوطلبان در فازهای شدیداً کنترل شده
۳٫ بررسیهای جفتی در هر مرحله از مسیر
۴٫ سلسله مقالات پژوهشی منتشر شده در مجلات علمی